نقطه سر آغاز همه فصل ها هست. | ||||||||||||
v امروز : 11 بازدید v دیروز : 1 بازدید v کل بازدیدها : 15522 بازدید
Climate Change . Female mind and Men mind . Read . آتی . افغانستان . اگر . انقلاب . بحران هویت . به باد فراموشی . به بهانه، روز معلم، خداوند، فضائل . بیماری روانی . تغیرات . خوشبختی . رنجش . روزگار . زمستان . ساختار . سقراط . شاید . شهدا . عصر . غم . فاصله . قوم . کاش . کنفرانس لندن . نسل شوم . نقطه . هزاره ها .
|
با تقدیم احترمات به شهدای تاریخ و شهدای که راه زنده گی کردن را بما آموختاند و اما افسوس و صد افسوس که برای یاد دادن چگونگی کردن زنده گی بما بهای آن را به قیمت جان های شان تمام شد و این راه استواری ان بزرگوارن را به تاریخ به نمایش خواهد گذاشت. افشار با مهر تائید گذاشتن بر ان اینکه باید خط بطلان بر اینهمه خیانت کاری بنهیم گذاشت به راستی به ما اموختاند که راه فداکاری سخت راه شجاعانه و حقیقت یابی ر ا میخواهد بر علاوه ان نقطه مهم را هم به ما می آموزاند که با به یاد داشتن عصر افشار و عصر خونین قدرت طلبی نا بهنجار استبدادیسم تا به فرداهای دیگری بیدار بود و عصر های تاریخ را به چالش بکشانیم. اما این کار ، کار هر کسی نیست این کار شجاعت بزرگ اندیشان صحنه مرگ میباشد و با داشتن چنین ویژه گیها میتوان عصر خونین افشار را به گوش جهانیان و انهایکه نمیخواهند این صدا را بشنوند بشنوانیم. ما برای چنین که به اندیشه های ناب بزرگ نیاز داریم چون اندیشه های شخصیت های که هرگز از اندیشه های استبدادیسم ترس و هراس ر دل ندارد و شجاعانه تمام اهدافش را واپس مینهد تا باشد که تاریخ به باد فراموشی سپرده نشود. ما برای این کار به یک فیض محمد کاتب نیاز داریم که شجاعت و بصیرت و از خود گذشتگی لازم است تا زخم افشار را به تمام جهانیان روایت نمایم. و خیلی بعضی ها ی دیگر همچون خالق و دیگریها....... امروز تاریخ با عصر استبدادیسم خوب میداند که چگونه ورق بخورد و چگونه سرنوشت ملت هارا تعیین نماید و ما با این عصر همگام با تاریخ قدم های استوار خواهیم گذاشت چون این راه هست که دیگه با داشتن ان سرنوشت دیگری را ورق خواهیم زد. افشار با تمام سکوتش در مرزهای باور ها تا ان سرحدات غیر باور ها رخنه کرد و خون تمام ریشه های فاسد را به جویبار ها هدیه داد و تازه هم این سر کار و اغاز کار هست که با گذشتاندن نامش به صحیفه تاریخ اینهمه گذشته های دور و نزدیگ را به اندیشه ها و باورهای خام استبدادیسم خیانت گر جا داده است تا باشد که از از باورهای پوچ خیانت گران به باورهای روشنفکران و پژوهشگران عصر ارتباط رخنه نماید و این همان زمان که ما خود به باورهای خویشتن مهر تائید حق به جانبانه مینهیم و اما چرا این همه درو؟ چرا این همه دور و دور؟ نباید گذشته های غمناگ مان را به باد فراموشی میسپاریم. نویسنده : رضا واصل
لیست کل یادداشت های این وبلاگ اقتصاد |
شناسنامه v پارسی بلاگv پست الکترونیک v RSS v
![]() رضا واصل
رضا واصل از افغانستان، جاغوری. دارای مدرک لیسانس اقتصاد دانشگاه کابل دانشکده اقتصاد سال 1384-1386 پیاده آمده بودم غروب در نفس گرم جاده خواهم رفت پیاده آمده بودم، پیاده خواهم رفت طلسم غربتم امشب شکسته خواهد شد و سفرهای که تهی بود، بسته خواهد شد و در حوالی شبهای عید، همسایه صدای گریه نخواهی شنید، همسایه همان غریبه که قلک نداشت، خواهد رفت و کودکی که عروسک نداشت، خواهد رفت منم تمام افق را به رنج گردیده، منم که هر که مرا دیده، در گذر دیده منم که نانی اگر داشتم، از آجر بود و سفرهام ـ که نبود ـ از گرسنگی پر بود به هرچه آینه، تصویری از شکست من است به سنگسنگ بناها، نشان دست من است اگر به لطف و اگر قهر، میشناسندم تمام مردم این شهر، میشناسندم من ایستادم، اگر پشت آسمان خم شد نماز خواندم، اگر دهر ابنملجم شد طلسم غربتم امشب شکسته خواهد شد و سفرهام که تهی بود، بسته خواهد شد غروب در نفس گرم جاده خواهم رفت پیاده آمده بودم، پیاده خواهم رفت چگونه باز نگردم، که سنگرم آنجاست چگونه؟ آه، مزار برادرم آنجاست چگونه باز نگردم که مسجد و محراب و تیغ، منتظر بوسه بر سرم آنجاست اقامه بود و اذان بود آنچه اینجا بود قیامبستن و الله اکبرم آنجاست شکستهبالیام اینجا شکست طاقت نیست کرانهای که در آن خوب میپرم، آنجاست مگیر خرده که یک پا و یک عصا دارم مگیر خرده، که آن پای دیگرم آنجاست
| ||||||||||
template designed by Rofouzeh |