سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نقطه سر آغاز همه فصل ها هست.


تعداد بازدید

v امروز : 7 بازدید

v دیروز : 1 بازدید

v کل بازدیدها : 15518 بازدید

فهرست موضوعی یادداشت ها

88/12/2 :: 10:55 صبح

هزاره ها و قرن بیست یک در عرصه تکنولوژی وارتباطات!

هزاره ها در دوران از حکومت های که نمی خواستند نامش در صحنه رقابت حتی با پنسیل نوشته میشد و چه رسد اینکه عملاً در صحنه رقابت در میدان نبرد اعلان مبارزه نماید این دوران به هزاره های بیدار و احساس مسؤلیت مدارا نشان میدهد که باید بیدار بود و هماره در صحنه رقابت عملاً وارد نبرد تاخت و تاز بشویم و دیگر به یک ملتی خواب رفته و موش خور نامیده نشویم.

هزاره ها اگر از تمام قدرت های در دست داشته در افغانستان دیر زمانی بدین سو محروم بوده است، و در تغیر سرنوشت شان کدام رول بازی کرده نمی توانست و هیچ سهمی در درون قومی برای دفاع از خویشتن نداشت، امروز دیگه به پایاین این
گونه سیاست بازی ها خط بطلان را اعلام خواهد کرد و خود به نوبه اش این سیاست بازی ها را به دست خویشتن ورق خواهد زد و تاریخ این کشورش را به دست تاریخ نویسان ماهر خودش نوشته خواهد کرد و در صحنه رقابت دیگر جای خالی نخواهد گذاشت اینکه از صحنه رقابت کنار رود هر گز این فکر را به اذهانش وارد نخواهد کرد.

در زمان نظام دیکتاتوری عبدالرحمن با پیاده شدن قانون کشتن هزاره ها به عنوان یک نسل شوم توانست به تعداد زیاد از مادران پیر و فرسوده مارا داغ دادر نماید و تا که زنده هست نمی تواند این درد دوری و از دست داده بچه های جوان و دختران جوان شان را از یاد ببرد و تا که زمان هست این مادران به مرگ فرزندانش خواهد گریست و هنوز که هنوز است به مرگ و ماتم فرزندانش فاتحه خوانی خواهد داشت تا درد دلش را با فردیت تنهایش مهر تأئید بگذارد.
و دختران که به امید شوهرانش و یا هم به امید رسیدن به عشق شان دیار بی کسی را گرفته است و از آنها نام و نشام تا هنوز معلوم نمی باشد. نا امیدانه قدم به سوی های بی کسی بر خواهد داشت. افسوس که دل به دریا زدن این امواج خروشان و افتخار مان دور از ما جا گرفته است و ما را با نا امیدی از بی کسی هایش در غم هجران شان داغ دارد کرده است و هر گز نمیشه این جنایت بزرگ را به آنهائیکه مرتکب چنین فاجعه قرن انسانی شده اسن نخواهیم بخشید و تا ابد در بی کسی از درون گم شده ای دختران مان خواهیم بود.

ای نسل امروزی ملتم!

آیا من وتو نیز مرتکب چنین جنایت می باشیم؟/
آیا من وتو نیز در این فاجعه بزرگ انسانی قرن بشر مانند هزاره ها به نحوی سهمی داشته ایم؟/
آیا می توانی هر گز خودت را که به غفلت و بی پروائی زده ای ببخشی؟/
آیا راه من و تو نیز چنین خواهد بود؟/
آیا من وتو از خود دفاع نخواهیم کرد؟/
آیا رژیم دیکتاتوریسم را دیگر در افغانستان خواهی پذیرفت؟/
آیا تو خودت انسان شائیسته حق داشتن خدایت نمی باشی؟/
آیا تو سهمی در این زندگی بری خوب بودن نداری؟/
آیا راه من وتو یکی نخواهد بود؟/
آیا من وتو یکی نیستیم؟/
آیا مادران به ما به حق بزرگی شان قسم نداده است؟/
آیا شیر مادران بری من وتو با این بی کفایتی حلال خواهد بود؟/
آیا تو من از یک پدر و مادر داغ دیده نیستیم؟/

من و تو در قرن بیست قدم می زنیم منحیث یک انسان هزاره آزاده و با اراده خویشتن زندگی داشتن.

در یکی از سایت ها عکسی را دیدم که با نوشته روی نمای عکس: هزاره جات در قرن بیست و یک Hazarajat in 21th century.
این عکس طوری نمای را بری ما میدهد که درا آن یک خر لاغر و یک شخص که با کمپیوتر لب تاپ می باشد طوری قرار گرفته است که شخص با یک کمپیوتر لب تاپ که د رحال استفاده از این کیوتر می باشد بالای خر سوار شده و در حال حرکت این شخص با کار در کمیوتر مشغول می باشد///
در این نکته که خیلی قابل توجه است این است که این عکس را کی خارجی که منحیث محقق و پژوهش گر می باشد این عکس را گرفته است و در ادامه از نوشته هایش می نویسد که هزاره در قرن بیست با تعداد گذشتن از فرا مرز می اندیشد و به زندگی آینه های شان نوید تازه را می بخشد و دریچه امید را به هستی این نسل باز می گشاید.
البته این عکس د رفایل جداگانه به نمایش کذاشته شده تا شما بیشر این مسئله را درگ نماید.

ای ملت بزرگ و نسل نوی تحصیل کرده!

شما در محله ی از سرنوشت قرار دارید که می توانید راه و دریچه نوی از امید ها و نوید ها را با خود داشته باشید و راز های قدرت را درک نموده و هستی را به چرخش خود تان در آورید تا دیگر مورد هجود قرار نگیرید.
این است اهداف من وتو که باید بپذیریم چه کسی ها مادران ما را داغ دار فرزندان و دختران شان نموده است و بار دیگر می خواهد ما را باز مورد هجوم قرار دهد. و به ما ها دست تجاوز را دراز نماید.
دیگر نگذاریم که من وتو اهداف شوم این ها بسوزیم و مادران مان را داغ دار ببینیم.
دیگر نگذاریم راه را بری خونخواران بگشایم.
دیگر نگزاریم ازین قرن عقب بمانیم و با عقب ماندن ازین قرن خواهی نخواهی مورد هجوم انیها قرار خواهی گرفت.
دیگربه این حقیقت های فاجعه بار خط بطلان بکشیم و راه مان را در صحنه ظاهر شدن در میدان نبرد هموار سازیم.

رضا واصل/افغانستان/ کابل.//
آیا به بودن هزاره ها باور دارید که با عصر تکنوژی همگام در مسیر تاریخ قدم برمیدارد و سیستم دیسپاتسیم گرایی را نابود میسازد؟

نوشته های دیگران ()

لیست کل یادداشت های این وبلاگ


منوى اصلى

خانه v
شناسنامه v
پارسی بلاگv
پست الکترونیک v
 RSS  v

درباره خودم

نقطه سر آغاز همه فصل ها هست.
رضا واصل
رضا واصل از افغانستان، جاغوری. دارای مدرک لیسانس اقتصاد دانشگاه کابل دانشکده اقتصاد سال 1384-1386 پیاده‌ آمده بودم غروب در نفس گرم جاده خواهم رفت پیاده آمده بودم‌، پیاده خواهم رفت طلسم غربتم امشب شکسته خواهد شد و سفره‌ای که تهی بود، بسته خواهد شد و در حوالی شبهای عید، همسایه صدای گریه نخواهی شنید، همسایه همان غریبه که قلک نداشت‌، خواهد رفت و کودکی که عروسک نداشت‌، خواهد رفت منم تمام افق را به رنج گردیده‌، منم که هر که مرا دیده‌، در گذر دیده منم که نانی اگر داشتم‌، از آجر بود و سفره‌ام ـ که نبود ـ از گرسنگی پر بود به هرچه آینه‌، تصویری از شکست من است به سنگ‌سنگ بناها، نشان دست من است اگر به لطف و اگر قهر، می‌شناسندم تمام مردم این شهر، می‌شناسندم من ایستادم‌، اگر پشت آسمان خم شد نماز خواندم‌، اگر دهر ابن‌ملجم شد طلسم غربتم امشب شکسته خواهد شد و سفره‌ام که تهی بود، بسته خواهد شد غروب در نفس گرم جاده خواهم رفت پیاده آمده بودم‌، پیاده خواهم رفت چگونه باز نگردم‌، که سنگرم آنجاست چگونه‌؟ آه‌، مزار برادرم آنجاست چگونه باز نگردم که مسجد و محراب و تیغ‌، منتظر بوسه بر سرم آنجاست اقامه بود و اذان بود آنچه اینجا بود قیام‌بستن و الله اکبرم آنجاست شکسته‌بالی‌ام اینجا شکست طاقت نیست کرانه‌ای که در آن خوب می‌پرم‌، آنجاست مگیر خرده که یک پا و یک عصا دارم مگیر خرده‌، که آن پای دیگرم آنجاست

لوگوى وبلاگ

نقطه سر آغاز همه فصل ها هست.

پیوندهای روزانه

رآیی از مو [27]
[آرشیو(1)]

اوقات شرعی

اشتراک در خبرنامه

 

template designed by Rofouzeh